لژیونلا

خاطرات پزشکی

لژیونلا

خاطرات پزشکی

جابجایی

سلام.

قبل از اینکه وارد رشته روانپزشکی بشم، فکر میکردم اکثر کسانی  که  تو این بیمارستان بستری هستند،  اندیکاسیون قطعی برای بستری شدن دارند. ولی الان میبینم چه بسیارند افرادی که فقط بخاطر مشکل قانونی بطور اجباری بستری هستند.  خیلیها هم بخاطر اینکه با خانواده شون درگیر شدند، با شکایت خانواده، با حکم قضایی اینجا اومدند.

خیلیهاشون تحصیلات دانشگاهی دارن... یکی از اولین مریضام، پسر بیست و هفت ساله ای بود که کارشناسی ارشد میخوند. وقتی که در حالت سایکوتیک بود، یک روز به سمت من حمله ور شد. چند روز بعد که حالش بهتر شد، بعد از اینکه  کادر بخش بهش گفتن به من حمله ور شده، با حالتی که حاکی از شرمساری و خجالت  بود، به سمتم اومد و بارها با لحنی بسیار مودبانه از من عذرخواهی کرد و اینکه اصلا یادش نیست که چکار کرده و باورش نمیشه این حرکت ازش سر زده باشه. هر روز که برای ویزیت میرفتم بخش، در حال مطالعه بود و با دیدن ما و استاد به احترام از جا بلند میشد. بعد از چند روز هم با حال خوب مرخص شد.

اینو گفتم که یادمون باشه خیلی از اینایی که تو خیابون ولو هستن و با رانندگیشون، رفتارهای نابهنجارشون و .... مزاحمت ایجاد میکنن، بیشتر نیازمند بستری در بیمارستان روانی هستن.

سلام

اینجا را بعنوان خانه جدید انتخاب کرده ام.